مردها با چشم عاشق می شوند؟»
دومین دختری که عاشقش شدم دختری بود که بیشتر از همه می دیدمش. هر روز صبح موقع مدرسه رفتن با هم،هم مسیر می شدیم. تا اتوبوس می رسید چند دقیقه ای وقت داشتم که تماشایش کنم. توی ایستگاه روی صندلی می نشست و فقط گاهی که متوجه نگاه من می شد زیر چشمی نظری به من می انداخت. هیچ چیزش شبیه نبود ولی شیفته اش شده بودم. موهای صاف با ابروهای دست نخورده،پوستی سبزه با چشمانی عسلی و صورتی گرد با لپ هایی چال انداخته.
گمان می کردم که این هم مسیر شدنمان حکمت و قسمت الهی است و باید کاری کنم. اما مثل دفعه قبل بی گدار به آب نزدم،از رفقا یاد گرفته بودم که نمی شود سراغ هر دختری رفت درسآمار دادن»و احتمال گرفتن» را از بَر بودم.
یک روز کرایه اش را حساب کردم و چشمکی روانه اش،،وای که چه خنده ای کرد. با خنده اش دلم لرزید انگار عشق واقعی این بود نه . همه چیز خوب پیش رفت،حسابی با هم دوست شدیم،با هم می رفتیم و می آمدیم،یک دختر خوش صحبت و خوش خنده.
تا اینکه وجدانم که در روانشناسی به آنمنِ برتر»می گویند فعال شد. عذاب وجدان گرفته بودم که این کارها گناه است و صلاح نیست. خلاصه خودم تمامش کردم و به قولی کات کردیم.
مدتی گذشت و با دیدن فیلم های عاشقانه دلم می خواست که من هم عاشق شوم. تصمیم گرفتم عشق واقعی ام را پیدا کنم ولی توی خیابان که می رفتم عاشق همه می شدم. حالا همه ی همه ام که نه. ولی چرا. نمی توانم دروغ بگویم عاشق همه.
یک مدتی کلا بیخیال عشق و عاشقی شده بودم تا یک روز که با دوستم بیرون رفته بودم،گیر سِپیچ داد که بیا یک حرکتی بزن،اینقدر بی بخار نباش و این حرف ها. خلاصه من هم برای اینکه رویش را کم کنم گفتم صبر کن یک بخاری نشانت دهم که حذ کنی. رفتم به دختری که از لباس فروشی بیرون آمد گفتم:خانومی پیرهن قرمز پوشیدم که با رنگ لبات سِت کنم ها.»
انگار تا حالا این تیکه را نشنیده بود خیلی خوشش آمد. همان شب اول زنگ زد گفت:من بچه به دنیا نمی آورم ها! هیکلم بهم میریزد.»همان جا عشق را بوسیدم و در افق محو شدم. این داستان ها ادامه داشت تا.
همه ی این ها را گفتم که بگویم عشق چیزی نیست که دنبالش گشت باید خودش اتفاق بیفتد. و اگر مردها با چشم عاشق می شدند»هر مردی ده ها بار عاشق می شد. به نظر من برای هر مردی چشمانی آفریده شده که فقط عاشق آنها می شود. پس مردها که نه با چشم بلکه عاشق چشم ها می شوند.»

مردها با چشم عاشق میشوند؟ ۲

مردها چگونه عاشق می شوند؟

چه به سر پیامبری آمده که خودش عاشقانه بت ها را میپرستد؟

عاشق ,ها ,عشق ,یک ,کنم ,چشم ,با چشم ,عاشق می ,چشم عاشق ,که نه ,کردم و

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

درب پارکینگ،درب ویلا،درب مدرن،حفاظ روی دیوار MATLABLOG خادمان شهدا دیوار - نیازمندی‌ های رایگان، آگهی‌های خرید، فروش نو و دست دوم و کارکرده ریاضی پنجم دبستان خلاصه کتاب تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران پاکزاد pdf دانلود فیلم جدید منابع انسانی، آموزش، جذب و استخدام انگیزش کنکور دکتر رادنوش پشم فروش فوق تخصص اینترونشنال و نورورادیولوژی